Tag: یلدا در فرهنگ ایرانی

شب یلدا در کتاب خانه نورلایب

شب یلدا چیست؟

مؤلف: یلدا درازترین شب سال است، شب اول زمستان. یلدا کلمه سریانى است به ‌معناى میلاد، چون میلاد مسیح علیه السّلام در چنین شبى بوده است و لذا به این شب، یلدا مى‌گویند.

(منبع : خط امان در ولایت صاحب الزمان(عج)، امامی کاشانی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، جلد دوم، فصل اول گفتگو با متفکران جهان غرب در زمینه ظهور منجی، ص۸۷)

شب یلدا در شعر شاعران اصفهانی

در آفاق مائله شمالى هرگاه شمس به رأس سرطان رسیده است و آن را طلوع و غروب بود قوس النهار آن اطول أیّام سنه است و قوس اللیل آن اقصر لیالى سنه؛ و هرگاه به رأس جدى رسیده است به‌ عکس مذکور قوس النهار آن اقصر ایام سنه و قوس اللیل آن اطول لیالى سنه خواهد بود که شب اوّل زمستان است و آن را شب یلدا مى‌گوییم و مى‌دانیم که در تمام سال درازترین شب‌هاست. شاعران شب هجران و زلف یار را از حیث سیاهى و درازى به شب یلدا تشبیه مى‌کنند؛ صادق ملاّ رجب اصفهانى به لهجه اصفهانى گوید:


تا آن شکوفه بستان دل کنارِ منِ است

سه زرع برف بیفتد بازم بهارِ منِ‌ است

درازى شب یلدا و کوچه جلفا کنند

بر سر هم نصف زلف یارِ منِ است

* کوچه جلفا در میان کوچه‌هاى اصفهان، چون شب یلدا در میان شب‌هاى سال است.

(منبع : هزار و یک کلمه، حسن زاده آملی، بوستان کتاب قم، جلد۷، کلمۀ ۶۹۳، ۴۵-۴۶)

شب یلدا درهزار و یک کلمه علامه حسن زاده آملی

سال چون مى‌گذرد یک شب یلدا دارد

یار من بین که به یک ماه دو یلدا دارد

شب یلدا نخستین شب ماه دى است که شب اوّل چلّه بزرگ زمستان است و درازترین شب سال است؛ و مراد از یک ماه، چهره یار؛ و از دو یلدا دو زلف سیاه درازش مى‌باشد.

(منبع : هزار و یک کلمه، حسن زاده آملی، بوستان کتاب قم، جلد۷، کلمۀ ۸۵۱، ص۲۱۱)

شب یلدا در شعرحافظ

مسلم است که حافظ بارها دلش از صحبت حکام زمانه گرفته و با آن‌ها خرده حساب و از آن‌ها رنجش پیدا کرده است:

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید جوى بو که برآید

بـر درِ اربـابِ بـى‌ مـروت دنـیـا

چند نشینى که خواجه کى به درآید

(منبع : چشمه خورشید: بازخوانی زندگی، اندیشه و سخن حافظ شیرازی، کاووس حسن لی، نوید شیراز، ص۷۴)

اما در برخى دیگر از سروده‌هایش، خود را فارغ از پادشاهان مى‌نماید و هم‌نشینى با حاکمان را برابر با ظلمت شب یلدا مى‌داند:

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید خواه بو که برآید

(منبع : چشمه خورشید: بازخوانی زندگی، اندیشه و سخن حافظ شیرازی، کاووس حسن لی، نوید شیراز، ص۱۲۶)

شب یلدا در اردبیل

اردبیلیان شب یلدا را بلندترین شبها مى‌دانستند و در آن شب در کنار کرسى داستانهائى از یلدا و گذشته‌ها نقل میکردند و برخلاف معمول امروز، که در آن شب غالبا هندوانه میخورند، آنها بیشتر سبزه و مغز گردو یا نخودچى کشمش میخوردند و در بعضى خانواده‌ها ماست نیز تهیه میکردند. شعراى ترک زبان نیز در مدح دلداده-هاى خود از طول و تاریکى این شب استفاده کرده در وصف زلف یار از آن استعاره مینمودند:

دیر لر ایلده بیر یول کن ظهور ایلر شب یلدا

عجب سر دور که بیر آیدا ایکى یلدا دو تاز لفون

(منبع : اردبیل در گذرگاه تاریخ، بابا صفری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل، جلد دوم، ص۱۱۴)

شب یلدا در تهران قدیم

شب اول چله بزرگه یا شب یلدا که «بلندترین شب سال» بود، هر دسته از خویش و اقارب و همسایه شب‌نشینى گرفته در آن بساط‍‌ سور و سات از آجیل و شیرینى و میوه و مخصوصا هندوانه و انار و خربزه فراهم کرده، دور هم جمع شده به خوشگذرانى و شب زنده‌دارى و گرفتن فال حافظ‍‌ میپرداختند، و در این شب بود که میگفتند با خوردنى‌هاى سفره‌ى شب یلدا ، مثل خوراکى‌هاى پاى سفرۀ هفت‌سین طبیعت گرم را میتوانند سرد و طبیعت سرد خود را گرم بکنند. به این صورت که اگر از گرمى مزاج رنج میبرند هندوانه و انار و اگر از سردى ناراحت میشوند توت و کشمش و خرما و مثل آن بخورند و تا سحر آن‌که گفت و شنید و بگو و بخند میکردند. بگو و بخند و دور هم جمع شدنى که مربوط‍‌ به شب یلدا و مثل آن نبوده، از هر فرصت و بهانه براى بوجود آوردن آن استفاده میکردند.

(منبع : طهران قدیم، جعفر شهری، نشر معین، جلد۴، ص۴۸۱)

شب یلدا در اسارت (خاطرات آزادگان هشت سال دفاع مقدس)

شب یلداى ۷۴ براى ما پرتقال آوردند و سهمیه دو نفر یک پرتقال بود. با بچه ها قرارگذاشتیم شب دور هم جمع شویم و یاد یلداهاى سال گذشته که همراه خانواده و بستگان دور هم جمع مى شدیم را زنده کنیم. شب مقدارى غذا و نان و پرتقال را وسط گذاشتیم و به خوردنش مشغول شدیم که ناگهان فرمانده به همراه چند سرباز وارد آسایشگاه شدند و خوراکى اندکى موجود را به همراه پتوهایمان در حیاط ریخته و روى آنها نفت ریختند و به آتش کشیدند.

بعد از این همه مدت هنوز علت کار آن شب عراقى ها را نفهمیدم.

(منبع : خاطرات رهایی، نسرین رکنی، پیام آزادگان، ص۱۹۲-۱۹۳)

شب یلدا در سفارت (خاطرات سفیر سابق ایران در تایلند)

امروزسى‌ام آذر ماه و امشب بلندترین شب سال یا شب یلدا بود. با توجه به کار زیاد سفارت و براى تقویت دوستى بین خانواده‌ها از کارکنان سفارت و نهادهاى وابسته و چندخانواده ایرانى دعوت کردم شب را به منزل ما بیایند. همکاران پیشنهاد کردند که همه بعد از شام به اقامتگاه بیایند. فرصت مناسبى بود تا با حضور در جمع صمیمى ایرانیان، دیدارها تازه شود و ضمن صله رحم، شب یلدا را با فال حافظ‍‌ و تعریف و تعارف سپرى کنیم.

آن شب مجلس گرمى داشتیم در کنار هندوانه و خربزه و آجیل، آقاى مرتضوى انار ایرانى هم پیدا کرده بود و انار دانه شده نیز حال و هواى ایران را با خود آورده بود. در اول جلسه یکى از ایرانیان از این ابتکار تشکر کرد و گفت: « شب یلدا ، درازترین شب سال، یکى از جشن‌هاى ایرانیان است. هزاران سال است که جشن شب چله در خانه ایرانیان برگزار مى‌شود و در واقع امشب هم ما در خانه ایران هستیم.»

بعد از این صحبت‌ها دیوان‌هاى حافظ‍‌ گشوده شد و همه نیت کردند و بساط‍‌ گرفتن فال گرم شد. از نکات جالب شب یلدا بحث در مورد ابعاد شعر حافظ‍‌ بود. یکى از دوستان با اشاره به دیدگاه‌هاى آقاى قاسم غنى معتقد بود که کلمات به کار رفته در اشعار حافظ‍‌ مثل مى و ساغر و باده و ساقى همان شکل واقعى آنان است و ابعاد ویژه‌اى ندارد اما اکثریت دوستان اعتقاد داشتند که این کلمات به صورت استعاره در اشعار حافظ‍‌ آمده و به این معنى نیست که حافظ‍‌ اهل مى و باده بوده است.

مى‌گویند شاه شجاع که با حافظ‍‌ میانه خوبى نداشت روزى به حافظ‍‌ گفت: «ابیات غزل‌هاى تو هیچکدام به یک منوال نیست بلکه از هر غزل چهار بیت در تعریف شراب، دو بیت در تعریف عشق و یکى دو بیت در تعریف محبوب است.» حافظ‍‌ در جواب این اعتراض گفت: «آنچه بر زبان مبارک شاه مى‌گذرد، عین صدق و صواب است ولى با این حال شعر حافظ‍‌ در همه جا اشتهار یافته و شعر حریفان حافظ‍‌ پاى از دروازه شیراز بیرون نمى‌گذارد.» حافظ‍‌ با این بیان نرم خود شاه شجاع را از خشم بازداشت و شاه شجاع هم در برابر این سخن حافظ‍‌ ماند.

آن شب یکى از دوستان هم وارد بحث شد وگفت: «در این که حافظ‍‌ یکى از علماى بزرگ اسلام است تردیدى نیست و از اول تا آخر براساس احکام الهى زندگى کرد و هیچ‌گاه پا از دایره دستورات الهى بیرون نگذاشت و به هیچ آیین دیگرى غیر از اسلام تمایل پیدا نکرد.» وى افزود: «آقاى دکتر محمد معین درباره تشیع و تسنن حافظ‍‌، بررسى‌هاى مفصلى دارد. ایشان پنج دلیل براى تسنن حافظ‍‌ و دوازده دلیل براى تشیع او آورده است و پس از بررسى و نقد، گفته است مى‌توان به تشیع او معتقد بود.» در آخر هم دوست دیگرى با اشاره به اشعار عرفانى حافظ‍‌ گفت: «اگر کسى عارف باشد مى‌تواند درباره بُعد عرفانى حافظ‍‌ اظهارنظر کند ولى کسى که ادیب است و عارف نیست نمى‌تواند درباره بُعد عرفانى حافظ‍‌ نظریه ارائه بدهد.»

براساس نظر خیلى از بزرگان، حافظ‍‌ از عرفاى شیعه است و شیعه اثنى عشرى هم بود. آن شب مجلس ما گرم بود و این بحث‌ها که به صورت جدى و شوخى نیز مطرح مى‌شد بر گرمى مجلس افزود خبرهاى رسیده از جلسه خانم‌ها که در سالن دیگرى در اقامتگاه برپا شده بود نیز از وجود یک شب پُرخاطره حکایت داشت. آنها چند قدم از ما جلوتر رفته بودند و با مشاعره و مسابقه در مورد شعر حافظ‍‌ شب یلداى خوبى را سپرى کرده بودند.

(منبع : چهل ماه در سرزمین طلایی، محسن پاک آیین، تهران: نشر فرهنگ سبز، ص۳۷۰-۳۷۲)

و بسیاری دیگر از صفحات کتاب های موجود در کتابخانه مجازی نورلایب که برای مشاهده آن می توانید با یک جستجوی ساده در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور به نتایج بسیار مفید و جالبی دست یابید.

ضمن اینکه در آخر صفحه جستجوی پیشرفته مواردی به عنوان پیشنهاد کلمات مرتبط با کلمات جستجو شده، بر اساس الگوی رفتار پژوهشی کاربر ارائه می شود که عبارت پیشنهادی برای جستجو ” یلدا ” و ” شب چله ” می باشد.