ازجمله شخصیّتهاى بزرگى که دین خود را بر امام زمان خود عرض نمود، ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن على بن الحسن بن زید بن السبط الاکبر الامام ابىمحمد الحسن المجتبى علیه السلام است. این بزرگوار یکى از اعاظم ذریۀ رسول و فرزندان مرتضى و بتول علیهم السلام و از شخصیّتها و معاریف علماى اهلبیت و بزرگان صحابۀ حضرت امامجواد علیه السلام و حضرت امامهادى علیه السلام و محارم اسرار ائمه علیهم السلام است و علىالظاهر چون با حضرت امامرضا علیه السلام در سلسلۀ نسب به حضرت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام در یک طبقه بوده است - چنانکه برخى از علماى رجال فرمودهاند- از اصحاب آن حضرت نیز بوده است. و اگرچه برحسب روایتى که خواهیم آورد، عصر امامت امام عسکرى علیه السلام را درک نکرده است، ولى احتمال اینکه درک خدمت آن حضرت را کرده باشد قوى است و امّا روایتى که دلالت دارد بر فضل زیارت حضرت عبدالعظیم و وفات او در عصر امامت امامهادى علیه السلام، روایتى است که صدوق در ثوابالاعمال از شخصى که خدمت حضرت امامهادى علیه السلام شرفیاب شد، به سند نقل کرده است. امام علیه السلام از او پرسید: «أَیْنَ کُنْتَ؟»؛ «کجا بودى؟». جواب داد: «زُرْتُ الْحُسَیْنَ عَلَیْهِ السَّلَامُ»؛ حسین علیه السلام را زیارت کردهام. حضرت امامهادى علیه السلام فرمود: «أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَاالسَّلَامُ»؛ «آگاه باش! اگر قبر عبدالعظیم را زیارت کرده بودى، که نزد شماست، هرآینه مثل کسى بودى که حسین بن على علیهما السلام را زیارت کرده باشد».(صدوق، ثوابالاعمال، ۹۹؛ ر. ک: ابنقولویه قمى، کاملالزیارات، ص ۵۳۷) ازجمله روایاتى که بر فضل و علم این سید شریف و بزرگوار دلالت دارد، روایتى است منقول از حضرت امامهادى علیه السلام که به یکى از شیعیانرى مىفرماید: «إِذَا أَشْکَلَ عَلَیْکَ شَیْءٌ مِنْ أَمْرِ دِینِکَ بِنَاحِیَتِکَ فَسَلْ عَنْهُ عَبْدَ الْعَظِیمِ بْنَ عَبْدِ اللهِ الحَسَنِیَّ وَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ»؛ «هرگاه چیزى از امر دین تو بر تو مشکل شد، در ناحیۀ خودت در مورد آن از عبدالعظیم بن عبدالله حسنى سؤال کن و از من به او سلام برسان».(محدّث نورى، مستدرکالوسائل، ج ۱۷، ص ۳۲۱)
از اینکه چنین شخصیّتى در مقام عرض دین خود برآمده است، اهمیت تصحیح عقاید، اعم از آنچه واجبالاعتقاد یا فراتر و بیشتر از آن است، معلوم مىشود. امور واجبالاعتقاد امورى است که برحسب ارشادات کتاب و سنّت، همه باید به آنها به مفهوم و تعریفى که از کتاب و سنّت براى آنها شده، معتقد باشند تا اطلاق مسلم و مؤمن بر آنها صحیح باشد. و آنچه فراتر و گستردهتر از این امور است که عدم التفات و عدم اعتقاد به آنها مضرّ به اسلام و ایمان نیست، اعتقاد به آنها بهعنوان یک امر دینى و مربوط به دین نیز باید با دلیل معتبر از کتاب و سنّت اخذ شده باشد؛ چنانکه عدم اعتقاد به آنها باوجود دلیل کافى از کتاب و سنّت و التفات به آن دلیل، عدم ایمان به نبوّت است. بنابراین هرکسى باید مطابق بودن عقاید خود با کتاب و سنّت را احراز نماید… (منبع کتاب شرح حدیث عرض دین حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام، نویسنده: لطف الله صافی گلپایگانی، ناشر: دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، قم – ۱۳۹۴ش) برای مطالعه در کتابخانه دیجیتال بر روی عنوان مطالب کلیک نمایید:
آخرین دیدگاهها