فرهنگنامه، کتابى است که در آن دانش، فرهنگ و حکمت باشد و فرهنگنامۀ بصیرت، قطرهاى از دریاى بیکران علوم و معارف ناب اسلامى و مَدخَلى دیگر ازدانشنامۀ قرآن و حدیث است که به صورت مستقل، منتشر مىشود. در این دانشنامه، واژهها و اصطلاحاتى که در قرآن و احادیث، کاربرد فرهنگى گستردهاى دارند، به ترتیب الفبایى، با نظمى نوین و با ذکر نمونۀ کاربردها، معناشناسى و تحلیل و تبیین مىگردند. فرهنگنامۀ بصیرت، چهارمین کتاب از مجموعۀ فرهنگنامههایى است که با هدف تصحیح و تقویت فرهنگ ارزشهاى رفتارى، در دست تدوین هستند.
واژۀ «بصیرت»، از مادّۀ «بصر» است که، دو معناى اصلى دارد: یکى، علم و دیگرى، درشتى، سختى و خشونت. در این جا، معناى نخستْ مقصود است. احمد بن فارِس،در این باره مىگوید: باء و صاد و راء (بصر)، دو معناى اصلى را تشکیل مىدهند: یکى، عبارت است از علم به چیزى که گفته مىشود: « هُوَ بَصیرٌ بِهِ؛ یعنى « او به آن چیز، داناست»…. بَصَر، یعنى چشم؛ امّا بر خلاف «عَین»، مذکّر است.گفته شده: بصر، عبارت از حواس دیدن است… بصیرت، یعنى حجّت…
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می فرماید: هرگاه خداوند، خیر بندهاى را بخواهد، قفلِدل او را برایش مىگشاید و یقین و راستى را در آن مىنهد و دلش را براى راهى که در آن قدم گذاشته است، آگاه مىسازد و دلش را پاک و زبانش را راستگو و اخلاقش را درست و گوشش را شنوا و چشمش را بینا مىگردانَد.
قرآن : سوگند به نفس و آن که آن را درست کرد و سپس،پلیدکارى و پرهیزگارىاش را به آن،الهام کرد! حدیث : الکافى به نقل از امام صادق علیه السلام دربارۀ این سخن خداى عز و جل: « و دو راه را به او نشان دادیم»،پرسیدم.فرمود:«یعنى: راه نیکى و راه بدى را نشان داد.
به موسى کتاب دادیم که در بر دارندۀ بصیرتها و رهنمود و رحمتى براى مردم بود، امید که پند گیرند و هر گاه براى آنان، آیهاى نیاورى، مىگویند: «چرا آن را خود برنگزیدى؟» بگو: من، فقط از آنچه که از پروردگارم به من وحى مىشود، پیروى مىکنم. این قرآن، بصیرتهایى است از جانب پروردگار شما، و براى گروهى که ایمان مىآورند، هدایت و رحمتى است. این کتاب، براى مردم بصیرتبخش و براى قومى که یقین دارند، رهنمود و رحمتى است. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: قرآن، از گمراهى به راه مىآورَد و کورى ِ دل را بینایى مىبخشد.
در تاریخ ولادت زینب علیها السلام اختلاف است. در ریاحین الشریعه آمده است که میلاد آن حضرت را، برخى پنجم ماهجمادى الاُولاى سال ششم، بعضى اوایل شعبان آن سال، بعضى در ماه رمضان و برخى دیگر در دهۀ آخر ماه ربیعالثانى و طبق نقلى ماه محرم سال پنجم هجرت ذکر کردهاند ولى هیچیک از این اقوال دلیل محکم تاریخى ندارد. این عدم اتفاق نظر
در مورد تاریخ وفات آن مخدره نیز به چشم مىخورد به طورى که برخى آن را در ماه رجب
سال ۶۲ و بعضى در چهاردهم رجب سال ۶۲ دانستهاند.
همچنین در مورد محل دفن و قبر ایشان نیز اختلاف است. برخى قبر آن بانوى بزرگوار را در مدینه، جمعى در شام و گروهى در قاهره پایتخت مصر مىدانند.
چرا زینب علیهاالسلام کشته شدن برادرش را زیبا دید و آن گاه که ابن زیاد فرومایه با شیطنت، جنایت زشت خود را به پروردگار نسبت داد و گفت: کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟ حضرت زینب در جواب فرمود: ما رأیت إلاّ جمیلاً (ندیدم جز زیبایی!)
در نگاه دقیق اندیشمند، خدا زیباست؛ جهان که اثر صُنع و آفرینش اوست، زیباست؛ ایمان زیباست، فداکاری و جهاد برای برقراری حق و عدالت زیباست، انفاق و احسان زیباست، صله رحم زیباست، همان گونه که سپیدار زیباست، شکوفه گیلاس زیباست…
کیست که نداند بانو زینب، دختر على و فاطمه، خواهرِ همسرشت امام حسین علیه السلام است؟ آرى، اما وقتى این تعبیر عنوان کتابى شود معناى ژرفترى به خود مىگیرد. به این گونه که زینب بخش مکمل حرکت سبط شهید بوده است. اگر واقعۀ طف از مقدّرات الهى بوده است، این هم تقدیر خداى حکیم است که بخش دوم ومهمّ آن حرکت به دست کسى باشد که شخصیتش تماماً – نه فقط از جوانب مادى، که در تمامى ابعاد - همسنگ شخصیت برادرش حسین باشد.
اگر خداوند در کنار
آدم همسرش را و در کنار موسى خواهرش را و در جوار عیسى مادرش را و در کنار محمّد
صلى الله علیه و آله دخترش را قرار داد، در کنار حسین نیز خواهرش صدیقۀ صُغرا را
نهاد که هر دو از یک اصل بودند. فاصلۀ سنّى قدرى بود
و با گذشت زمان کمرنگ مىشد، هر دو در دامان پیامبر و در آغوش فاطمه دخت محمد در
زیر سایۀ امیر مؤمنان على پرورش یافته بودند. زینب، بعد از حسن و حسین، بزرگترین
نوه بود و شمائل مادرش را، با همۀ جلال و جمالش، باز مىنمود و در همۀ پرواپیشگى و
فرهیختگیش به پدرش مانند بود و با شخصیت برادرش حسن متناسب بود و بسى نزدیک بود که
با شخصیت برادرش حسین نیز مطابق شود.
این کتاب چهل سال پیش ترجمه شده و بارها به چاپ رسیده است. نویسندۀ آن را بیشترِ کسانى که با تاریخ زندگانى اهلبیت اطهار
آشنایند مىشناسند، او و دیگر مصریان، هر چند در محیطى زاده و نشأت یافتهاند، که
یکى از مذهبهاى سنت و جماعت - مذهب شافعى - بر آن
حاکم است، اما از توفیق محبت اهلبیت برخوردارند. آنانکه به قاهره رفته و شب
جمعهاى را به زیارت مشهد رأسالحسین و ستى (سیدتى) زینب گذراندهاند، دیدهاند که
گویى در حرم مطهر سیده معصومه مشرفاند. اما نباید انتظار داشت که بنتالشاطى،
عقاد و دیگر نویسندگان مصرى که دربارۀ خاندان رسول کتابى مىنویسند، چون کسانى بیندیشند که پدر در پدر از نعمت ولایت
بهرهمند بوده و به علوّ مقام آن بزرگواران آشنایند. این نکته را از آنرو تذکر مىدهم
که شاید در این کتاب گهگاه تعبیرها به چشم آید که بیان دارندۀ حق مطلب نباشد.اما
عقیلۀ بنىهاشم؛ صدیقۀ صغرى زینب کبرى - سلام الله علیها - را مقامى والاتر از آن است که در این صفحهها یا
بیشتر از آن شناسانده شود.
نقد شش کتاب از کتابهاى پائولو کوئلیو یکی از عرفانهای نوظهور که توسط آقای قادر فاضلى و نشر فضیلت علم چاپ شده است؛ عنوان فصل های کتاب : مقدمه عرفان اسلامی و عرفان های دیگر، خلاصه ای از زندگی پائولو کوئلیو، نقد کتاب کیمیاگر، نقد کتاب مکتوب، خاطرات یک مُغ(جادوگر)، نقد کتاب زهیر، نقد کتاب بریدا، نقد کتاب کوه پنجم… پاره ای از مطالب کتاب آمده است:
عرفان نو و عرفان کهن
مترجم کتاب در مقدمه آن در خصوص مقایسه عرفان پائولو و عرفان
اسلامى مىگوید: «اما انسان نو به تعابیر نو نیاز دارد. عرفان کهنِ ما، عارف شدن
را بسیار دشوار مىنمایاند. باید از مراحل بسیار و از آزمونهاى بسیار گذر کرد و
هنوز اندر خم یک کوچه ماند. کوئلیو عرفان نوینى را عرضه مىکند. عرفان کوئلیو،
عرفان مردمى است. از نگاه او حرکت به سمت مقصود دشوار نیست، میل قلبى واراده مىخواهد.
او اشتباههاى کوچک را در مسیر، قابل بخشش مىداند و حقاً گاهى این اشتباهها را
نشانههاى راه مىشناسد. کوئلیو خداوند را عشق مطلق مىداند، بنابراین اگر خداوند
عشق است، پس بشر هم پیرو سنت عشق است.
تحریمسکس
سکس در زندگى پائلو کوئلیو رکن اساسى دارد. کتاب زهیر مستقیم و غیرمستقیم بر محور سکس مىچرخد. او براى توجیه افکار و اعمال خود حرفهاى بىاساس ردیف کرده و سعى دارد که وجهۀ منطقى به خود بگیرد. چون سکس از جمله مسائلى است که در تمام ادیان الهى مذمت شده و حکم به تحریم آن داده شده است. کوئلیو به گفته خود از کودکى شیفته سکس بوده و این شگفتى تا سن بزرگسالى نیز ادامه داشته است: در پانزده سالگى دیوانۀ کشف سکس بودم. اما گناه بود، ممنوع بود، نمىفهمیدم چرا گناه است. تو مىفهمى؟ مىدانى چرا در هر دین و در هر جاى دنیا سکس را موضوعى ممنوع مىدانند؟ حتى در فرهنگ ما و ادیان بدوى؟ او با اینکه اعتقاد دارد، سکس در همه ادیان، حتى ادیان بدوى تحریم شده است ولى به دنبال سکس بوده و براى توجیه عمل خود به دروغى پناهنده مىشود که ساخته و پرداختۀ خود اوست و آن ارتباط دادن تحریم سکس به تغذیه است چون دلیلى براى این ادعاى بىاساس ندارد به جعل یک قصهاى مىپردازد که منبعى بر آن وجود ندارد. بلکه این قصه تراوش ذهن سکسگراى خود اوست، از این رو مىگوید: «هزاران سال پیش قبایل کوچ مىکردند و خیلى آزاد عشق بازى مىکردند و بچهدار مىشدند. هر چه جمعیت بیشتر مىشد، احتمال از بین رفتن قبیله هم بالاتر مىرفت، براى اینکه غذا نایابتر مىشد و مجبور بودند سرِ غذا با هم بجنگند. فقط قویترها مىماندند. اما این قویترها همیشه مرد بودند و مردها بدون زنها راهى براى تولید مثل نداشتند. بعد یک نفر که دید در قبیلۀ همسایه این اتفاق افتاده، تصمیم گرفت نگذارد این بلا سَرِ قبیلۀ خودش هم بیاید از خودش داستانى ساخت: از نظر خدایان حرام است که مردها با همۀ زنها نزدیکى کنند. فقط یک یا حداکثر دو زن. بعضىها ناتوانى جنسى داشتند، بعضىها عقیم بودند، و بعضى از اعضاى قبیله به دلایل طبیعى بچه نداشتند، اما هیچ کس نمىتوانست شریک جنسىاش را مبادله کند.
تمام این دروغپردازى کوئلیو براى توجیه
دیوانگى سکسى خود اوست. زیرا هزاران سال پیش مسأله جهانى شدن که الآن مطرح
است، مطرح نبود تا کشورهاى غربى از آن طرف عالَم بیایند و کشورهاى شرقى را غارت
کنند. افراد کره زمین میلیونها برابر کمتر از افراد فعلى بوده و تغذیه طبیعى
هزاران برابر بیشتر از حالا بوده است. حیوانات برى و بحرى، زمین زراعى و… مشکل
تغذیه مردم را حل مىکرد. در آن زمان زنان نیز مانند مردان کار مىکردند حتى به
شکار مىرفتند. تعدد و کثرت افراد قبیله نه تنها موجب قحطى و ضعف آنها نمىشد بلکه
موجب تقویت و قدرت و قوت فراوان آن قبیله مىگشت از اینرو افراد قبیله هر چه بیشتر
مىشدند قویتر گشته و از رفاه بیشترى برخوردار مىشدند. دیگر اینکه، کتابهاى آسمانى و انبیاى الهى براساس وحى خداوندى، سکس را تحریم کردند نه براساس اوضاع مالى. باید به آقاى کوئلیو گفت: مبناى تحریم و
تحلیل در ادیان الهى، وحى است نه تغذیه.
با این حال، کوئلیو بدون اینکه مأخذى براى گفتۀ خویش ارائه دهد براى مسأله سکس یک تاریخ و یک فلسفه تاریخ جعلى و من درآوردى سر هم مىکند تا دیوانگى سکس خود را موجه جلوه دهد.
آب و سراب : درنگ و درایتی بر عرفان اسلامی و عرفان های کاذب نوظهور، نویسنده: محمد جواد رودگر کوهپر، تهیه و تنظیم: معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی.
جریان شناسی انتقادی عرفان های نوظهور ، نویسنده: حمیدرضا مظاهری سیف، ناشر: معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
نقد و بررسی مبانی و آموزههای عرفان های نوظهور(مجموعه مقالات)، گردآوری : کانون تخصصی پژوهش حضرت ولی عصر(عج) با همکاری موسسه علمی- فرهنگی بهداشت معنوی
معنویت های نوظهور، حمید رضا مظاهری سیف، ناشر: شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی.
«پرسشگرى» از آغاز آفرینش انسان، رخنمایى کرده، بر بال سبز خود، فرشتگان را فرا نشانده، بر برگ زرد خود، شیطان را فرو نشانده و در این میان، مقام آدمیت رانشان داده است. آفتاب کوفه چه زیبا فرموده است:
«مَن أحسَنَ السؤال عَلِمَ» و «من عَلِمَ أحسَنَ السؤال»
هم سؤال از علم خیزد هم جواب همچنان
که خار و گُل از خاک و آب
پویایى وپایایى «جامعه» و «فرهنگ»، در گرو پرسشهاى حقیقت طلبانه و پاسخهاى خِردورزانهاست.
از افتخارات ایران اسلامى، آن است که از سویى، سرشار از جوانانى پاک دل، کمال خواه و پرسشگر مىباشد
و از دیگر سوى، از مکتبى غنى برخوردار است که معارف بلند آن، گوارا نوش دلهاى عطشناک پرسشگر و دانشجوست.
آرى، هر که سؤالهایش آسمانى است، دانش و بینش، پاسخش خواهد بود.
ادارۀ مشاوره و پاسخ پژوهشگاه فرهنگ و معارف
اسلامى نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، محفل انسى فراهم آورده است،
تا «ابر رحمت» پرسشها را به «زمیناجابت» پذیرا باشد و نهال سبز دانش را بارور
سازد. ما اگر بتوانیم سنگ صبور جوانان اندیشمند و بالندۀ ایران پرگهرمان باشیم،
به خود خواهیم بالید…
در این کتاب مهمترین سؤالات پیرامون مهارت های زندگی ویژه متاهلین به صورت مجموعه ای از پرسش ها و پاسخ های دانشجویی با این سر فصل ها آمده است:
اهمیت ازدواج و همسرداری،
بایسته های جشن ازدواج،
شب زفاف، بایسته های همبستری،
آسیب های ارتباط جنسی،
روابط عاطفی و اخلاقی همسران،
بارداری، فرزندداری، خانواده موفق،
وظایف پدر و مادر، رسانه و خانواده، پدر و مادر همسر،
اکنون که در حال آپلود کتاب هستیم کتابهایی با عناوین انتشار و مهدویت در حال انتشار بر روی سایت کتابخانه دیجیتال نور می باشد. این مجموعه کتاب ها که توسط کارشناسان مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور برای نرم افزار مهدویت برگزیده است. امیدواریم با مطالعه این منابع غنی، اگاهی و اطلاع شما در شخصیت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه و مباحث دوره انتظار افزایش پیدا کند.
آخرین دیدگاهها