حضرت علیاکبر(ع) در یازدهم شعبان سال سی و سوم هجری؛ پیش از کشته شدن عثمان، چشم به جهان گشود. او فرزند رشید امام حسین(ع) است که در خَلق و خُلق و منطق به رسول خدا(ص) میماند و در روز عاشورا به شهادت رسید. به نظر نویسنده و طبق نظر مرحوم شهید در «دروس» و کفعمی، ایشان در واقعه کربلا بیستوپنج ساله بوده و دو سال از حضرت امام زینالعابدین(ع) بزرگتر بوده است. کنیهاش ابوالحسن و ملقب به «اکبر» بود. نام مادرش، محل اختلاف است؛ شیخ مفید، ابن اثیر، فخر رازی، شیخ طوسی و صاحب ناسخ التواریخ نام مادر او را «لیلی» دختر ابو عروه ثقفی میدانند؛ سبط بن جوزی و خوارزمی نام مادر او را «آمنه» ذکر کردهاند؛ ابن شهرآشوب نام مادر آن بزرگوار را «برّه» و مقتل ابی اسحاق اسفراینی نام او را «شهربانو» ذکر کردهاند.
او که اولین شهید اهلبیت در کربلاست شباهتهایی با پیامبر(ص) داشت که نویسنده به آن شباهتها اشاره کرده سپس به فضائل آن حضرت پرداخته است. او دراینباره میگوید: ما تردید نداریم که حضرت علیاکبر(ع) جامع تمام فضایل و بالاتر از همه، دارای مقام عصمت و بهدوراز اخلاق ناروا بود، به شهادت پدرش که از باطن افراد آگاه است، او جامع صفات محمدی(ص) و آیینه تمام نمای آن حضرت است، همانگونه که در زیارت اول رجب و زیارتی که ابوحمزه از امام صادق(ع) روایت نموده، آمده است. بهقدری این فضائل آشکار بوده که دشمن مکار و سرسخت اهلبیت(ع) یعنی معاویه لب به اعتراف گشوده و او را مستحق خلافت میداند: روزی معاویه از سردمداران و دولتمردان حاضر در جلسه پرسید: سزاوارترین مردم برای این امر (خلافت) کیست؟ گفتند: تو هستی. معاویه گفت: نه، سزاوارترین مردم برای حکومت، علی بن حسین(ع) است که جدش رسول خدا(ص) است و شجاعت بنیهاشم، سخاوت بنیامیه و بزرگمنشی ثقیف را داراست… این اقرار دلیل آن است که حضرت علیاکبر(ع) در آن هنگام بین مردم شام و سایر شهرها با داشتن محاسن اخلاق و قداست الهیه کاملاً معروف بوده، در غیر این صورت دلیلی ندارد معاویه به صلاحیت فردی برای خلافت در حضورت مسئولان کشور اعتراف کند که از جهت تدبیر، درایت و صفات حمیده و توان مدیریت برای مردم ناشناخته است. هرچند او در این بیانش میخواست فضیلتی را برای قوم خود اثبات کند تا همطراز قبایلی چون بنیهاشم و ثقیف گردد. از دیگر ویژگیهای آن حضرت میتوان به فصاحت و بلاغت، وارث در شجاعت، فارس میدان نبرد، مؤذن کربلا و بسیاری از صفات و اخلاق نیکوست که برخی از این ویژگیها در شب و روز عاشورا آشکار گردیده است. نویسنده در صفحات بعدی به آن ویژگیها و خصائص پرداخته و در مورد هریک به بحث نشسته و از رشادتهای حضرت علیاکبر(ع) در روز عاشورا و کیفیت شهادت آن حضرت سخن به میان آورده است. کتاب بدرقه جان: سیری در زندگی حضرت علیاکبر(علیهالسلام)، تألیف واحد پژوهش مسجد مقدس جمکران، و تصحیح احمدرضا فیضپور کتابی که به زندگی و سیره یکی از قهرمانان کربلا یعنی حضرت علیاکبر(ع) اختصاص یافته است. این اثر یکجلدی با مقدمه نویسنده آغاز شده و به دنبال آن محتویات کتاب، طی عناوین متعددی آمده است.
کتاب بدرقه جان زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام، گرداورنده : واحد پژوهش انتشارات مسجد مقدس جمکران، مصحح : فیض پور، احمدرضا ناشر: مسجد مقدس جمکران، محل نشر: قم – ایران، سال نشر: ۱۳۸۸ش
ولد فی أوائل خلافه عثمان بن عفان، و روى الحدیث عن جدّه علی بن أبی طالب علیه السّلام کما حقّقه ابن إدریس قدّس سرّه فی السرائر،و نقله عن علماء التاریخ و النسب (السرائر، ابن ادریس حلی، ج۱، ص۶۵۵)
علی الأکبر سلیل الحسین (علیه السلام)، نویسنده: مدرسی، محمدتقی، نشر بقیع تهران ۱۴۱۸ق
کتاب علی الأکبر نویسنده : مقرم، عبدالرزاق ناشر: المطبعه الحیدریه محل نشر: نجف اشرف – عراق
حضرت علی اکبر علیه السلام، نویسنده: مدرسی، محمدتقی مترجم: شوشتری زاده، محمد (امیر) ناشر:محبان الحسین (علیه السلام) تهران ۱۳۷۹ش
گفتگوی حضرت علی اکبربا امام حسین (۱ محرم سال ۶۱ قمری)
دعای امام حسین در حق حضرت علی اکبر (۱ محرم سال ۶۱ قمری)
اظهار روحیه شهادت طلبی توسط حضرت علی اکبر (۱ محرم سال ۶۱ قمری)
فرستادن حضرت علی اکبربرای دلداری اهل حرم (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
رجز خواندن حضرت علی اکبردر کربلا (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
محاصره حضرت علی اکبرتوسط کوفیان (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
زخمی شدن حضرت علی اکبر (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
حضرت علی اکبراولین شهید خاندان امام حسین (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
حضور امام حسین بر بالین حضرت علی اکبر (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
سخن امام حسین پس از شهادت حضرت علی اکبر (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
آمدن حضرت زینب بر بالین حضرت علی اکبر (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
شهادت حضرت علی اکبردر کربلا (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
نفرین امام حسین بر قاتلان حضرت علی اکبر (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
بازگرداندن پیکر حضرت علی اکبربه خیمه ها (۱۰ محرم سال ۶۱ قمری)
دفن حضرت علی اکبردر پایین پای امام حسین (محرم سال ۶۱ قمری)
آخرین دیدگاهها