Archive for: اردیبهشت ۱۳۹۹

الصوم فی الشریعه الإسلامیه الغراء

کتاب فقهی استدلالی روزه در اسلام تالیف حضرت آیت الله جعفر سبحانی تبریزی، به مباحث استدلالی روزه از دیدگاه فقه شیعه ذیل کتاب العروه الوثقی، نوشته سید محمد کاظم یزدی، پرداخته و با عنوان الصوم فی الشریعه الإسلامیه الغراء (۲ جلدی) توسط مؤسسه الإمام الصادق (علیه السلام) قم در سال ۱۴۲۱ق چاپ شده است این کتاب از یک مقدمه و پانزده فصل درباره روزه و دو فصل آخر درباره اعتکاف مرتب شده است. شیوه نگارش بدین گونه است که اول متن کتاب عروه ارائه مى‌گردد، پس از آن اصل موضوع و اهمیت آن شرح داده مى‌شود و در ادامه اقوال و روایات مربوط به هر بحث مورد مطالعه قرار مى‌گیرد و در نهایت نتیجه‌گیرى مى‌شود. شیوه تحقیق، تحلیلى – استدلالى و با استناد به منابع فقهى و حدیثى شیعه است. در مقدمه کتاب سه موضوع مورد بحث قرار گرفته است: تعریف روزه، اقسام روزه، ضرورى بودن وجوب روزه

فصل اول مربوط به نیت است که شرط اساسى اعمال عبادى است. در فصل دوم مفطرات هشت‌گانه روزه مورد بحث فقهى قرار گرفته است، این مفطرات عبارتند از: خوردن و آشامیدن، جماع، استمنا، عمداً دروغ بستن به خدا و رسولش(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار علیهم‌السلام، رساندن غبار غلیظ به حلق، سر زیر آب کردن، بقاى بر جنابت. فصل سوم به این مسئله پرداخته است که ارتکاب مفطرات اگر به صورت عمدى و از روى اختیار باشد روزه را باطل مى‌کند و در صورتى که سهوى و یا از روى اکراه باشد، روزه را باطل نمى‌کند. فصل چهارم امورى مانند انگشت و انگشتر در دهان کردن، غذا براى بچه جویدن، چشیدن غذا در صورتى که به حلق نرسد، نشستن زن‌ها در آب، مسواک کردن و خیس کردن پارچه و بر بدن نهادن، روزه را باطل نمى‌کند. فصل پنجم مکروهات روزه را بیان نموده است. فصل ششم موجبات کفاره را ذکر کرده است. مواردى که کفاره واجب مى‌شود عبارتند از: انجام دادن مفطرات از روى عمد در ماه رمضان، افطار روزه قضاى رمضان بعد از ظهر شرعى، افطار روزه روز سوم اعتکاف، ترک روزه نذر معین. فصل هفتم مواردى را بررسى مى‌کند که قضاى آن واجب است؛ ولى کفاره ندارد. فصل هشتم به زمان‌هایى که روزه گرفتن در آنها جایز و زمان‌هایى که روزه گرفتن در آنها حرام است، مى‌پردازد. فصل نهم شرایط صحت روزه را به این شرح بیان مى‌کند: ۱- اسلام و ایمان. ۲- عقل. ۳- باقى نبودن بر جنابت و حیض و نفاس. ۴- مبتلا نشدن به حیض و نفاس در طول روز. ۵- مسافر نبودن. ۶- مریض نبودن و دچار ضعف شدید نشدن. فصل دهم به شرایط وجوب روزه اعم از: بلوغ، عقل، به هوش بودن، سالم بودن، پاک بودن از حیض و نفاس و مسافر نبودن، پرداخته و در فصل یازدهم افرادى که جایز است روزه‌شان را افطار کنند برشمرده است. فصل دوازدهم به بیان راه‌هاى ثبوت هلال رمضان و شوال اختصاص دارد که در آن به اختلافات فقهى فقیهان در ثبوت هلال و وحدت و تعدد افق و راه‌هاى اثبات اول و آخر ماه پرداخته است. در فصول سیزدهم و چهاردهم احکام روزه قضا و کفاره آن را به طور مفصل بحث کرده و در فصل پانزدهم، اقسام چهارگانه روزه (واجب، مندوب، حرام و مکروه) را مورد مطالعه فقهى قرار داده است.

حکمت های روزه و رمضان

دریافت حکمت الهى همان خیر کثیرى است که توفیق دستیابى به آن، خود نشانه‌اى از عنایت ویژه حق‌تعالى است؛ در پى بندگى و ایمان و عمل صالح به طور پیوسته، زوایایى از رمز و رازها و اسرار و فلسفه‌ها، درس‌ها و پیام‌ها، اهداف و پیامدهاى عبادات، مکشوف و مشهود آدمى مى‌گردد؛ به خصوص آنگاه که دل‌ها در پرتو عبادت و اخلاص آماده و مهیاتر گردد و موقعیت‌هاى مکانى و زمانى مناسبى همچون ماه رمضان فراهم آید، تلاوت آیات و نشانه‌هاى حق و تفکر در آنها، راه‌هاى روشنى را به باطن دستورات دین و حِکم احکام آن مى‌گشاید و ارواح مؤمنین را به بلنداى برنامه‌هاى شریعت پرواز داده و چشم دل آنان را به روح و باطن آنها بینا و روشن مى‌نماید. ماه رمضان در بین همه ماه‌ها و روزه‌دارى در میان همه برنامه‌هاى عبادى و تقارن روزه و رمضان در هر سال فرصتى براى تامّل و اندیشیدن و خرد ورزیدن در آثار و برکات صیام و گفتگوى پیرامون این پیام و تانّى در حکمت این ایام و تدبّر در قرآن و احکام نورانى آن به ویژه آنچه متعلق به روزه و رمضان است، مى‌باشد.

این ماه آثار محسوس و گسترده‌اى بر هنجارهاى فردى و اجتماعى گذاشته و به تعمیم و توسعه روحیه صبر و مقاومت از طریق تمرین خویشتن‌دارى و کنترل نفس و ریاضت، سوق به سوى معنویت از طریق دورى از طبیعت و فاصله گرفتن با خوى حیوانى و نزدیک شدن به خوى انسانى، گسترش عبادت و توسعه آن به همه شئون مختلف زندگى در خواب و خوراک، افعال و تروک، اذکار و ادعیه، تقویت فکر و معرفت از طریق تأمل و اندیشه و یاد خدا وتلاوت، رونق آزادى و حریت از طریق رهایى از شکم و شهوت و همه اقتضائات طبیعت، تحقق نوع دوستى و خدمت از طریق فهم و درک نیاز، فقر و رنج دیگران و نزدیک شدن دل‌ها و احساس‌هاى انسانى به یکدیگر، و خلاصه ماه میهمانى و ضیافت، فطام از غذا و ارتزاق به حکمت، اخلاص و پاکى نیت، نجات از آتش و دریافت مغفرت، قرآن و تلاوت، تنظیم اقتصاد و معیشت، نیل به ایمنى از آتش و برائت از عذاب در قبر و قیامت و برخوردارى از شفاعت و حقیقتاً جوامع البرکات و الخیرات براى مسلمین و جوامع اسلامى است… کتاب تأملی در حکمت‌ها و اندرزهای روزه و رمضان، تالیف نویسنده محترم حسن علی اکبری رنانی، که توسط انتشارات پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، در سال ۱۳۹۳ شمسی چاپ شده در بیست و سه گفتار به ارائه مهمترین حکمت ها و اندرزهای روزه و ماه رمضان به شرح زیر پرداخته است :

روزه سلوک پرهیزکاران

روزه به عنوان یکى از مهم‌ترین اعمال عبادى مسلمانان و یکى از واجبات دین مبین اسلام که خداوند متعال در قرآن کریم درباره آن چنین می فرماید : یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا کُتِبَ‌ عَلَیْکُمُ‌ الصِّیٰامُ‌ کَمٰا کُتِبَ‌ عَلَى الَّذِینَ‌ مِنْ‌ قَبْلِکُمْ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تَتَّقُونَ، اى کسانى که ایمان آورده‌اید، روزه بر شما مقرّر شده، همان‌گونه که بر گذشتگان پیش از شما مقرّر شد؛ باشد که پرهیزکارى نمایید. هر عمل عبادى نتایجى دارد، روزه نیز داراى فوائد فراوانى است که با توجه به آیۀ شریفۀ فوق، مهم‌ترین آن، نائل شدن روزه‌دار به مقام تقوا و پرهیزکارى مى‌باشد. اما روزه‌اى مى‌تواند موجب نیل انسان به این مقام شود که علاوه بر صحّت فقهى، از حقیقت و کمال معنوى برخوردار بوده و داراى صحّت اخلاقى نیز باشد. که این کتاب به تبیین شرایط‍‌ و لوازم صحّت و کمال روزه در دو بُعد اخلاقى و فقهى مى‌پردازد.

کتاب روزه سلوک پرهیزکاران، نویسنده: حضرت آیت الله حسین مظاهری، ناشر: مؤسسه فرهنگی مطالعاتی الزهراء (علیها السلام) محل نشر: قم – ایران سال نشر: ۱۳۸۸ش در سه فصل گزیده بیانات اخلاقی، احکام روزه و سوالات شرعی،استفتائات برای سیر و سلوک فقهی و اخلاقی پرهیزکاران مفید خواهد بود.

ولایت عهدی امام رضا علیه السلام

ماه مبارک رمضان مناسبت‌هاى بسیارى دارد تا جایى که بعضى از نویسندگان کتاب‌هاى مستقلى در این باره نوشته‌اند. یکى از این مناسبت‌ها و اتفاق‌هاى تاریخى ماه رمضان ولایتعهدى امام رضا علیه السلام است.

مأمون، زیرک‌ترین خلیفه عباسى، براى رهایى از مشکلات و خطراتى که حکومتش را تهدید مى‌کرد، پس از مشاوره با دولتمردان بلندپایه خود تصمیم گرفت امام رضا علیه السلام را از مدینه به «مرو» پایتخت خود احضار نموده و آن حضرت را ولیعهد خویش سازد. او از این کار اهدافى را دنبال مى‌کرد. از جمله:  تحت نظر گرفتن امام علیه السلام؛ مشروعیت بخشیدن به حکومت خود؛ خدشه دار کردن رهبرى الهى اهل بیت علیهم السلام؛ بهره‌بردارى از موقعیت و نفوذ معنوى امام علیه السلام براى فرو نشاندن شورش‌هاى علویان؛ ایجاد مصونیت براى خویش در برابر خطرى که از سوى شخصیت امام رضا علیه السلام او را تهدید مى‌کرد و…

مأمون، براى دست‌یابى به اهداف یاد شده امام علیه السلام را به مرکز خلافت خود فراخواند و مجلس جشن باشکوهى گرفت. نخست فرزندش «عباس» به عنوان ولایتهدى دست بیعت به امام رضا علیه السلام داد، سپس تمامى حاضران با امام علیه السلام بیعت کردند. امام در وضعیتى بود که چاره‌اى جز پذیرش ولایتعهدى نداشت، ولى قلباً از این کار ناخشنود بود و به یکى از یارانش صریحاً فرمود: «خدا گواه است که این کار خوشایند من نبود، ولى میان پذیرش ولایتعهدى و کشته شدن قرار گرفتم و به ناچار پذیرفتم.( عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۳۶) مسئله تنها جان حضرت نبود، بلکه علویان و دوستدارانش نیز در معرض خطر جدى قرار مى‌گرفتند، بدون آن که امام از این راه به نتیجۀ مطلوب دست یابد. با این حال، امام رضا علیه السلام ولایتعهدى را بدون قید و شرط نپذیرفت، بلکه به شرطى پذیرفت که نه امر کند و نه نهى، نه فتوا دهد و نه حکمى صادر کند و به قضاوت بنشیند و نیز در نصب و عزل افراد هیچ گونه دخالتى نداشته باشد؛ با این شرایط از حکومت مأمون سلب مشروعیت کرد و خود را از آن برکنار نمود و به همگان فهماند که، هیچ نوع دلبستگى به زمامدارى و مظاهر دنیوى ندارد.

در مدت یک سال و اندى که امام در ظاهر، ولیعهد بود، خلیفۀ عباسى با همه تلاش‌هایش نتوانست به خواسته‌هاى خود برسد و امام با اتخاذ سیاست‌ها و تدابیر حکیمانه و به موقع، در هر مورد نقشه‌هاى او را خنثى مى‌ساخت. مأمون ناچار شد تصمیم بر قتل آن حضرت بگیرد و سرانجام در آخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجرى آن بزرگوار را مسموم و به شهادت رساند.

برای مطالعه بیشتر در این مورد می توانید به کتابهای زیر در پایگاه کتابخانه دیجیتال مراجعه نمایید:

ولایت عهدی امام رضا (علیه السلام)، نویسنده: مرتضوی، محمد، ناشر: بنیاد پژوهشهای اسلامى آستان قدس رضوی مشهد مقدس ۱۳۸۶ش

مراسم بیعت با امام رضا علیه السلام، نویسنده: نجفی، علی سعد، مترجم: تقدمی صابری، محمد ناشر: بنیاد پژوهشهای اسلام آستان قدس رضوی، مشهد مقدس ۱۳۸۷ش

تحلیلی از زندگانی امام رضا علیه السلام، نویسنده: فضل‌الله، محمد جواد، مترجم: عارف، محمدصادق، ناشر: موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد مقدس ۱۳۸۲ش

الإمام علی الرضا علیه السلام قیاده الأمه.. و ولایه العهد، نویسنده: صغیر، محمد حسین علی، ناشر: موسسه البلاغ بیروت – لبنان ۱۴۲۸ق

موسوعه الإمام الرضا علیه السلام (۸ جلدی)، اللجنه العلمیه فی موسسه ولی العصر علیه السلام للدراسات الإسلامیه، ابوالفضل طباطبایی اشکذری، سید محمد موسوی، عبدالله صالحی، مهدی اسماعیلی، زیرنظر: محمد حسینی قزوینی، باشراف: ابوالقاسم خزعلی، ناشر مؤسسه ولی العصر علیه السلام للدراسات الإسلامیه قم ۱۴۲۸ق

پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام (۲ جلدی)، نویسنده: باقر شریف قرشی، پیشگفتار: سید عبدالاعلی موسوی سبزواری، مترجم: محمد صالحی، ناشر: دار الکتب الاسلامیه تهران ۱۳۸۲ش

خودسازی یا تزکیه و تهذیب نفس

خودسازى یا تزکیه و تهذیب نفس، اثر آیت‌الله ابراهیم امینى در عصر حاضر است که به زبان فارسى پیرامون خودسازى و تزکیه نفس نوشته شده است. کتاب، داراى ۲ بخش است، البته قبل از آغاز بخش اول و بعد از پیشگفتار، مطالبى مقدماتى در ذیل ۲ عنوان کلى که هرکدام، عناوین جزیى متعددى را در بر گرفته‌اند، ارائه شده است. نگارش کتاب، به‌صورت روان و سلیس بوده و براى عموم، قابل فهم است.

مؤلف، در پیشگفتار کتاب قبل از شروع در بحث، تذکر این نکته مهم را ضرورى دانسته‌اند که لازمه خودسازى و تزکیه نفس، گوشه‌گیرى و ترک مشاغل دنیوى و عدم قبول مسئولیت‌هاى اجتماعى نیست، بلکه چنان‌که در طى مباحث کتاب روشن خواهد شد، انزوا و عدم قبول مسئولیت‌هاى فردى و اجتماعى، منافى خودسازى و تکمیل و تهذیب نفس مى‌باشد. اسلام از مسلمین مى‌خواهد درعین‌حال که در بین مردم زندگى مى‌کنند و به انجام وظایف فردى و اجتماعى اشتغال دارند، از خود غافل نباشند و به خودسازى و پرورش و تهذیب نفس نیز عنایت کامل داشته باشند. ایشان پس از اتمام پیشگفتار و پیش از آغاز بخش اول، بیان مى‌کنند که موضوع تعلیم و تربیت، آن‌قدر مهم بوده که هدف ارسال پیامبران قرار گرفته و خداى متعال در این باره بر بندگانش منت نهاده است. شخصیت فردى و اجتماعى، سعادت یا شقاوت دنیوى و اخروى انسان به این موضوع بستگى دارد که چگونه خویشتن را ساخته و مى‌سازد.

به همین جهت، خودسازى براى انسان یک امر حیاتى و سرنوشت‌ساز محسوب مى‌شود. پیامبران آمدند تا راه خودسازى و پرورش و تکمیل نفس را به انسان‌ها بیاموزند و در این امر حیاتى و سرنوشت‌ساز رهنما و مددکارشان باشند. پیامبران آمدند تا نفوس انسان‌ها را از رذائل و اخلاق زشت و صفات حیوانیت پاک و منزه سازند و فضائل و مکارم اخلاق را پرورش دهند.

در ادامه، مى‌نویسند: انسان، دو «خود» دارد: خود حیوانى و خود انسانى. ارزش انسان به خود انسانى اوست، نه خود حیوانى. خود حیوانى، طفیلى و در واقع ناخود است. انسان گرچه حیوان است و باید به لوازم زندگى حیوانى خویش عنایت داشته باشد، لیکن در این جهان، نیامده تا حیوان زندگى کند، بلکه آمده تا از زندگى حیوانى خویش براى تکمیل زندگى انسانى بهره بگیرد و استفاده کند.

درباره زندگى باطنى به این مطلب مى‌پردازند که انسان در این جهان، یک زندگى ظاهرى دارد که به جسم و تن او مربوط است؛ مى‌خورد و مى‌آشامد و مى‌خوابد و حرکت و کار مى‌کند، ولى در همین حال، در باطن ذات، یک زندگى نفسانى نیز دارد. درحالى‌که در دنیا زندگى مى‌کند، در باطن ذات، یا به‌سوى سعادت و کمال و نورانیت سیر مى‌کند یا به‌سوى بدبختى و شقاوت و تاریکى رهسپار مى‌باشد. گرچه اکثر مردم از این زندگى باطنى غافلند، ولى واقعیت دارد. وى در بخش اول (تخلیه یا تهذیب نفس)، بیان مى‌کند که در مرحله تهذیب نفس مى‌بایست سه عمل را انجام داد:

  1. تهذیب نفس از عقاید باطل؛
  2. تهذیب نفس از رذائل و اخلاق زشت؛
  3. ترک معاصى و گناهان.

وى سپس مطالب مربوطه را در ذیل عناوین متعدد مطرح مى‌کند و مى‌فرماید: راه‌هاى تشخیص بیمارى‌هاى نفس، عبارت است از تقویت عقل، تفکر قبل از عمل، بدبینى به نفس، مراجعه به طبیب روحانى، مراجعه به دوست دانا و خیراندیش، از عیب دیگران پند گرفتن، از انتقاد پند گرفتن و علائم بیمارى قلب. سپس اشاره مى‌کنند که بعد از اینکه بیمارى یا بیمارى‌هاى نفسمان را شناختیم و یقین پیدا کردیم که بیمار هستیم باید فوراً معالجه را شروع کنیم و مهم‌ترین موضوع در این مرحله، تصمیم و اراده است. اگر واقعاً بخواهیم و جداً تصمیم بگیریم که خودمان را از بدى‌ها و اخلاق زشت تهذیب سازیم، مى‌توانیم، ولى اگر موضوع را کوچک بشماریم و تصمیم نگیریم، بهبودى و سلامت، غیر ممکن خواهد بود. در این مرحله است که شیطان و نفس اماره وارد عمل مى‌شوند و به انواع حیله‌ها متوسل مى‌گردند تا ما را از تصمیم منصرف سازند، ولى باید کاملا هوشیار باشیم و فریب نیرنگ‌هایشان را نخوریم. مؤلف، در این قسمت، دنیاگرایى را ریشه همه گناهان شمرده و به تعریف دنیا و حقیقت آن اشاره مى‌کند و اهل آخرت و اهل دنیا را معرفى کرده و مى‌گوید: کسى که در دنیا براى آخرت کار کند، اهل آخرت است و کسى که براى دنیا کار کند اهل دنیا خواهد بود.

همچنین به بحث تقوى و اهمیت آن در تزکیه نفس اشاره نموده و هدف تشریع احکام را تقوى معرفى مى‌نماید، سپس به تعریف تقوى پرداخته و مى‌گوید: معمولاً تقوا را به‌عنوان یک برنامه‌ى منفى؛ یعنى پرهیزکارى و اجتناب و کناره‌گیرى از معصیت معرفى مى‌کنند؛ چنین مى‌پندارند که حفظ تقوا، با شرکت در امور اجتماعى بسیار دشوار، بلکه متعذر است، زیرا نفس انسان طبعاً به گناه تمایل دارد، اگر مسئولیت‌هاى اجتماعى را بپذیرد، طبیعتاً به گناه کشیده مى‌شود؛ بنابراین، یا باید تقواپیشه و پرهیزکار بود و از امور اجتماعى کناره‌گیرى کرد یا مسئولیت‌هاى اجتماعى را پذیرفت و تقوا را از دست داد، زیرا جمع آنها غیر ممکن است.

سپس به مذمت گوشه‌نشینى مى‌پردازد و خاطرنشان مى‌کند که گوشه‌گیرى و عدم قبول مسئولیت‌هاى اجتماعى را نه تنها نمى‌توان از علائم تقوا شمرد، بلکه در بعض موارد، برخلاف تقوا است. در اسلام، رهبانیت و گوشه‌گیرى نیست. اسلام، انسان را براى فرار از گناه به انزوا و ترک مشاغل دنیوى سفارش نمى‌کند، بلکه از او مى‌خواهد که مسئولیت‌ها را بپذیرد و در امور اجتماعى شرکت کند.

همچنین اشاره مى‌کند که تقوى به انسان بصیرت مى‌دهد؛ از آیات و احادیث استفاده مى‌شود که تقوا به انسان بصیرت و بینش صحیح مى‌دهد تا مصالح واقعى دنیا و آخرت خود را تشخیص دهد و دنبال کند؛ از باب نمونه، خداى حکیم در قرآن مى‌فرماید: «اى اهل ایمان! اگر تقوا پیشه کنید، خدا براى شما فرقان قرار مى‌دهد»؛ یعنى دیده بصیرت مى‌دهد تا طریق سعادت و شقاوت و مصالح و مفاسدتان را تشخیص دهید. در آیه دیگر مى‌فرماید: «باتقوا باشید تا علوم را بر شما افاضه کند، خدا به هر چیزى عالم است». در ادامه، جهت بیان اوصاف متقین، به ترجمه خطبه همام پرداخته و سپس به مراقبه و محاسبه اعمال اشاره مى‌کند و پیش‌گیرى و ترک گناه را بهترین راه تهذیب نفس مى‌شمارد، سپس به ضرورت توبه، حقیقت توبه و امورى که باید از آنها توبه کرد، اشاره مى‌نماید.

در بخش دوم (تحلیه یا پرورش و تکمیل نفس)، اسباب تکامل و تقرب، به‌طور جامع و مستدل بیان شده است و دستورالعمل‌هایى از حضرت امیرالمؤمنین، امام صادق، مرحوم مجلسى، آخوند ملا حسینقلى همدانى، میرزا جوادآقا تبریزى و… بیان گردیده است.

مؤلف، در این بخش توضیح مى‌دهد که بعد از تهذیب و پاک‌سازى نفس، نوبت به پرورش و تکمیل نفس مى‌رسد که در اصطلاح «تحلیه» نامیده مى‌شود. در علوم عقلیه به اثبات رسیده که نفس انسان، پیوسته در حال حرکت و شدن است. فعلیت او آمیخته به قوه و استعداد است، تدریجاً استعدادهاى خود را به فعلیت تبدیل مى‌کند. در آغاز، ساخته‌شده و کامل نیست، بلکه تدریجاً خود را مى‌سازد و گوهر ذات خود را پرورش مى‌دهد. اگر در صراط مستقیم، حرکت کرد، تدریجاً کامل و کامل‌تر مى‌شود تا به کمال نهایى نائل گردد و اگر به انحراف کشیده شد و در طریق ضلال قدم نهاد، تدریجاً از کمال نهایى انسان دور مى‌شود و در وادى‌هاى هولناک حیوانیت سقوط مى‌کند.

در ادامه، مى‌گوید: براى تکمیل نفس و تقرب به خدا از چند وسیله مى‌توان استفاده کرد که مهم‌ترین آنها عبارت است از: ذکر خدا، پرورش فضائل و مکارم اخلاق، عمل صالح، جهاد و شهادت، احسان و خدمت به خلق خدا، دعا و روزه. در مباحث پایانى این بخش، به آثار و علائم ذکر و لقاء اشاره مى‌کند؛ آثارى همچون تقید به اطاعت خدا، خضوع و فروتنى، عشق به عبادت، آرامش و اطمینان، توجه خدا به بنده و محبت خدا نسبت به بنده. راه‌هاى وصول به این امر را تفکر و برهان، تفکر در آیات الهى، عبادت، اذکار و ادعیه مى‌شمرند.

در پایان براى اهل عمل، دوازده دستورالعمل مى‌شمرند و چند دستورالعمل ویژه هم از امیرالمؤمنین، امام صادق، مرحوم مجلسى، آخوند ملاحسینقلى همدانى، میرزا جوادآقا ملکى تبریزى و شیخ نجم‌الدین ذکر مى‌نمایند.

آیت الله ابراهیم امینی

ابراهیم حاج امینی نجف آبادی، (۱۳۰۴-۱۳۹۹ش)، مجتهد، نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری، نائب رئیس وقت مجلس خبرگان، ریاست‌ دبیرخانه مجلس‌ خبرگان، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام،، عضو جامعه‌ مدرسین‌ حوزه‌ علمیه‌ قم، امام جمعه قم، که در سال‌ ۱۳۰۴ در نجف‌ آباد در خانواده‌ مذهبی و علاقه‌مند به‌ اهل‌ بیت‌ علیهم‌السلام دیده‌ به‌ جهان‌ گشود. پدرش‌ حسین‌ نام‌ داشت‌ و پیشه‌اش‌ کشاورزی بود و از محصول‌ باغ‌ شخصی خود، زندگی خانواده‌ را تأمین‌ می‌کرد. آیت‌الله امینی دروس‌ کلاسیک را تا ششم‌ ابتدایی در یکی از مدارس‌ غیردولتی و شبانه‌ به‌ پایان‌ رساند و در جلسات‌ قرآن‌ که‌ در مساجد تشکیل‌ می‌شد، شرکت‌ جدی داشت‌. از همان‌ سال‌ها عاشق‌ طلبگی و تحصیل‌ علوم‌ دینی شد و در فروردین‌ ۱۳۲۱ پس‌ از کسب‌ رضایت‌ مادر همراه‌ دو تن‌ از دوستان‌ خود به‌ حوزه علمیه‌ قم‌ آمد و در مدرسه‌ حاج‌ ملا صادق‌ سکونت‌ داشت‌. در تابستان‌ آن‌ سال‌ به‌ زادگاه‌ خود بازگشت‌، اما در سال‌ تحصیلی بعد به‌ دلیل‌ کمبود و گرانی ارزاق‌ عمومی و مشکلات‌ معیشتی نتوانست‌ به‌ قم‌ برود و به‌ سفارش‌ از استادان‌ و دوستان‌ به‌ حوزه‌ علمیه‌ اصفهان‌ رفت‌ و در مدرسه‌ نوریه‌ ساکن‌ شد. حوزه‌ علمیه‌ اصفهان‌ در آن‌ روزگار رونق‌ فراوانی داشت‌ و در امور معنوی نیز بسیار شگفت‌آور بود. آیت‌الله امینی در این‌ سال‌ها به‌ تکمیل‌ دروس‌ دوره سطح‌ مشغول‌ شد و همواره‌ از محضر استادان‌ اخلاق‌، همچون‌ حاج‌ میرزا علی شیرازی بهره‌ می‌برد. مدت‌ حضور او در اصفهان‌ نزدیک‌ به‌ شش‌ سال‌ بود. ابراهیم امینی کتاب‌های فقه، اصول، فلسفه و کلام را تدریس کرده و در کشورهای مختلف از جمله انگلیس، فرانسه، سوریه، پاکستان، چین، ژاپن در سمینارهای علمی و فرهنگی شرکت کرده است. سرانجام آیت‌الله امینی پس از یک دوره بیماری در روز ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ش برابر با ۳۰ شعبان ۱۴۴۱ق دار فانی را وداع گفتند، و پیکر ایشان بعد از تشییع، در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها و در کنار مرقد شهید مطهری به خاک سپرده شد. برخی آز آثار ایشان در پایگاه کتابخانه دیجیتال:

احکام روزه مطابق با نظر مراجع

آشنایی با دویست و هشتاد پرسش و پاسخ از مجموعه پرسش و پاسخهای دانشجویی مربوط به روزه و احکام آن در موضوعاتی همچون جایگاه روزه، روزه در سفر، مبطلات روزه، روزه خواری مجاز، قضا و کفاره ، روزه مستحبی، ثبوت اول ماه، زکات فطره، دانستنی های روزه را می توانید در کتاب احکام روزه (مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام) نویسنده: سید مجتبی حسینی، تنظیم و نظارت: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها. معاونت آموزش و تبلیغ. اداره مشاوره و پاسخ ناشر: دفتر نشر معارف قم در پایگاه کتابخانه دیجیتال مطالعه نمایید:

آشنایی با دعا

کتاب آشنایی با دعا و متون ادعیه، نویسنده: ربانی میانجی، محمد تقی، ناشر: مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران حوزه علمیه قم، مرکز نشر هاجر- ۱۳۸۸ ش

ماه نو

در مکتب اسلام، سیستم مدیریت زمان و تقویم سالیانه، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و محوری‌ترین مؤلفه‌های سبک زندگی دینی، بر دوازده ستون «ماه‌های قمری» استوار است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی‏ کتابِ اللهِ یوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ ذلِک الدِّینُ الْقَیمُ. همانا تعداد ماه‌ها نزد خداوند، در کتاب علم الهی، از روزى که آسمان‌ها و زمین را آفریده است، دوازده ماه است که از این [دوازده ماه‌]، چهار ماه، [ماهِ‌] حرام است؛ این است آیین استوار. در یکی دیگر از آیات قرآن کریم نیز می‌خوانیم: هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنینَ وَ الْحِسابَ ما خَلَقَ اللَّهُ ذلِک إِلاَّ بِالْحَقِّ یفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُون‏. اوست کسى که خورشید را روشنایى بخشیده و ماه را تابان نمود و براى آن، منزل‌هایى معین کرد تا شمارۀ سال‌ها و حساب را بدانید. خداوند این‌ها را جز به حق نیافریده است؛ نشانه‌ها[ى خود] را براى گروهى که مى‌دانند، به روشنى بیان مى‌کند؛ هم‌چنین در جای دیگری از این کتاب آسمانی، آمده است که: یسْئَلُونَک عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِی مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَج،‏ دربارۀ [حکمت‌] هلال‌هاى ماه‌ از تو مى‌پرسند؛ بگو: «آن‌ها گاه‌شمارى براى مردم و حجّ‌اند.»

پیامبر عظیم الشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله نیز در یکی از خطبه‌های خود، با اشاره به این آموزۀ راهبردی، بر تداوم این مبنا و لزوم توجه به آن، تأکید ورزیده و می‌فرمایند: ألا و إن الزمان قد استدار کهیئته یوم خلق الله السماوات و الأرض السنه اثنا عشر شهرا منها أربعه حرم ثلاثه متوالیات ذو القعده و ذو الحجه و محرم و رجب مضر بین جمادى و شعبان‏. آگاه باشید که زمان و کیفیت سنجش آن، بر همان اساس وضع‌شده در وقت خلقت آسمان‌ها و زمین، استوار است؛ یعنی هر سال، از دوازده ماه تشکیل شده است که چهار ماه از آن‌ها، ماه حرام است: ذوالقعده، ذوالحجه، محرم و رجب. 

هم‌چنین باید توجه داشت که جریان «فرهنگ اصیل اسلامی» در گسترۀ زندگی، ارتباط تنگاتنگی با رسمیت و شیوع «تقویم هجری قمری» داشته و از این منظر، می‌توان تبیین و ترویج «سالنامه‌های مبتنی بر آموزه‌های دینی» را یکی از اولویت‌های نهادهای فرهنگی دانست. بر همین اساس، «مؤسسۀ مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام»، توانسته است با تولید و نشر مجموعۀ «ماه نو»، قدمی هر چند کوچک در این مسیر نورانی و پر خیر و برکت بردارد. مجموعه‌‌ای که می‌کوشد تا در قالبی جذاب و در خلال دوازده شماره، مخاطبان خود را با گزیده‌ای از معارف دینی، خصوصا مناسبت‌ها و اعمال مبتنی بر ماه‌های قمری، آشنا سازد، ان شاء الله. عناوین مطالب موجود در این مجموعه، عبارتند از:

  • نور ماه، شامل: آیه‌ای از قرآن و حدیثی از معصومان علیهم‌السلام، همراه با ترجمه
  • پیام ماه، شامل: جمله‌ای از جملات حکمت‌آمیز مقام معظم رهبری مدّ ظلّه العالی
  • تاریخ ماه، شامل: مهم‌ترین مناسبت‌های دینی و فرهنگی موجود در هر ماه
  • آیین ماه، شامل: مهم‌ترین اعمال، آداب و مناسک دینی هر ماه
  • خورشید ماه، شامل: گزیده‌ای از زندگانی یکی از معصومان علیهم‌السلام
  • جلوۀ ماه، شامل: معرفی‌نامۀ یکی از بزرگان دینی و فرهنگی
  • منبر ماه، شامل: چکیده‌ای از عقائد اسلامی، احکام فقهی و اخلاق دینی
  • گناه ماه، شامل: تبیینی از یک گناه و نحوۀ مقابله با آن
  • گمراه ماه، شامل: معرفی‌نامۀ یکی از فرقه‌ها و گروه‌های فعال در حوزۀ عقائد و معنویات باطل
  • حکایت ماه، شامل: ماجرایی کوتاه، آموزنده و جذاب
  • نغمۀ ماه، شامل: شعری زیبا در وصف بزرگان دین 
  • گزارش ماه، شامل: گوشه‌ای از پیشرفت‌ها و موفقیت‌های ایران اسلامی در حوزه‌های مختلف
  • هشدار ماه، شامل: نکاتی در ارتباط با مسئلۀ مهم جمعیت و نیروی انسانی
  • کتاب ماه، شامل: معرفی‌نامۀ آثار دینی، علمی و فرهنگی مفید
  • همراه ماه، شامل: نکاتی در ارتباط با وجود نازنین حضرت ولی عصر ارواحنا فداه

کتاب ماه نو (۱۲ جلدی) توسط معاونت تحقیق موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، به سفارش: کتابخانه تخصصی امام صادق علیه السلام در دوازده جلد زیبا تهیه شده و ناشرآن نیز مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام مشهد مقدس سال ۱۳۹۳ می باشد.

بهار رویش

مرحوم شیخ على صفایى حائرى (۱۳۳۰-۱۳۷۸ش)، معروف به (عین – صاد)، نویسنده، اندیشمند پر تلاش شیعه و فرزند مرحوم حاج شیخ عباس صفایى حائرى و نوه‌ى شیخ محمدعلى صفایى حائرى در شهر مقدس قم، در سال ۱۳۳۰ دیده به جهان گشود. پس از سپرى نمودن دوران کودکى و با گذراندن دوره‌ى دبستان و اتمام کلاس ششم نظام قدیم آن دوره، در سنّ سیزده سالگى شروع به تحصیل علوم دینى و حوزوى نمود.
دروس سطح حوزه را در مدت زمان کوتاهى، شاید حدود سه سال به اتمام رسانید و وارد درس خارج شد. ایشان هم‌زمان با شروع دروس حوزوى به مطالعه‌ى سریع و دقیق و وسیع ادبیات معاصر و داستان‌نویسان ایرانى روى آورد، خود چنین می‌گوید: «شاید سیزده ساله بودم که داستان‌هاى صادق هدایت را تمام کردم. داستان‌هایى که درد و رنج انسان را مشخص مى‌ساخت و پوچى و بن‌بست او را نشان مى‌داد».

پس از آشنایى با ادبیات کودکان در سطح مجله‌هاى کودک آن روزگار و دستیابى به ادبیات نوجوان در سطح وسیع، حدود سن چهارده سالگى بود که به تاریخ ادبیات ایران و عرب و ژاپن و چین و یونان و اسپانیا و آفریقا و آمریکاى لاتین و کشورهاى غربى روى آورد و با نمونه‌هایى از شاه‌کارهاى ادبى در هر دوره آشنا گشت. در همین دوره بود که با حرف‌هاى فرانتس کافکا و صادق هدایت و تحلیل‌هاى پوچ‌گراى غربى و آمریکاى لاتینى و طرح‌هاى نواگزیستانسیالیستى و مارکسیستى و تلفیقى از این همه آشنا شد و این‌ها را از زبان ادبیات مى‌شنید و جواب مى‌گفت. مطالعه‌ى این همه و بیش از دویست هزار صفحه ادبیات، آن هم در مدت زمان کوتاهى، بیشتر از آن جهت برایش ضرورى بود که احساس مى‌کرد دانشمندان و ادیبان شرق و غرب، ذهن انسان گرفتار جنگ و سرگشته‌ى ماشین و سرعت را با ادبیات تغذیه مى‌کنند و اساس نفى خدا، نفى مذهب و نفى رسالت و معاد و وحى، در میان طنزها و تمسخرها و یا تجزیه و تحلیل‌هایى از درد و رنج در انسان و ظلم و ستم در جامعه و تفاوت و تبعیض در آفرینش، ریخته مى‌شود.

ایشان در بهمن‌ماه سال ۶۲ به‌عنوان مبلغ از طرف حوزه‌ى علمیه‌ى قم عازم جبهه‌هاى جنگ شد که از اوائل بلوغ این کشش و این عشق و احساس به مرگ و شهادت را در خود احساس مى‌کرد و این عشق و احساس ریشه در تنگى دنیا و حالت‌هایى داشت که از پدر خویش نسبت به مرگ مشاهده مى‌کرد. بارها شنیده شد که مى‌گفت: مَثَل من مَثَل مسافرى است که حتى بار و ساکش را زمین نگذاشته و هر لحظه آماده‌ى رفتن و حرکت است. فرزند بزرگش، محمد در این میان زودتر از پدر خود در جبهه‌هاى جنگ رفتن را تجربه کرد و به شهادت رسید. سر انجام ایشان در مسیر زیارت حضرت على بن موسى الرضا(ع) با وقوع سانحه‌اى در سحرگاه بیست و دوم تیرماه ۱۳۷۸ جام حق را سرکشید و به لقاء و دیدار دوست شتافت و روح بلند و آسمانى‌اش از زمین رخت بربست که او گمنام در زمین و مشهور در آسمان بود.

کتاب بهار رویش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه رمضان) ، نویسنده: صفایی حائری، علی، تحقیق: موسسه فرهنگی هنری لیله القدر، ناشر:لیله القدر۱۳۹۱ قطره ای از دریای علم و فضل و معرفت اوست: